سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ساکت می گردد تا سلامت بماند و می پرسد تا بفهمد . [امام علی علیه السلام ـ در توصیف مؤمن ـ] 
»» برای دختران و زنان در حکومت جهانی موعود چه کردهایم؟

دختران و زنان در آفرینش امت واحده اسلام و تشکیل حکومت جهانی موعود، جایگاهی ویژه دارند تا آنجا که تعدادی از یاران راستین حضرت بقیة الله الاعظم (عج)، زنان با ایمان خواهند بود. تقابل و چالش‌های زندگی دختران و زنان دهکده جهانی با معیارهای حکومت آسمانی موعود آخرالزمان، تقابل الهی زیستن و شیطانی زیستن است. در عصر کنونی فراز و نشیب‌های فراوانی، فراروی دختران و زنان است. آنان باید مراقب باشند تا در ورطه‌ى ایسم‌ها و نحله‌ها و گرایش‌های فکری شیطان گرفتار نگردند. تمسک به وحی و حفظ اصالت و هویت، عناصر حفظ کرامت و شرافت دختران و زنان در حکومت جهانی موعود است. عناصری که در همه زمان‌ها و زمین‌ها از حقیقت وجودی و شرافت و کرامت دختران و زنان پاسداری می‌کند.ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سربار ( دوشنبه 87/1/12 :: ساعت 1:19 عصر )

»» فردایی طلایی برای زنان

     بهگفته بعضی متفکران، جهانی شدن اثرات مختلفی دارد که جهت مثبت آن این است که سرمایه‎‎داری جهانی فرصت‌های زنان را برای اشتغال افزایش داده و حکومت جهانی برای ارتقاء جایگاه زنان ابتکارهای قانونی و سازمانی ارائه داده‎است و جامعه مدنی جهانی امکانات بیشتری را برای عدالت جنسی بسیج کرده است و از جنبه منفی قشربندی نادرست دسترسی زنان به بسیاری از فضاهای جهانی را محدود کرده و بیشتر زنان در اقتصاد جهانی شرایط نامطلوب دارند و هزینه‌های بازسازی اقتصادی جهانی نولیبرالی به طور نامتناسبی بر زنان تحمیل شده است که از این نگاه جهانی شدن هم ره آورد مثبت و هم منفی برای زنان داشته است. با توجه به این نکات نگارنده درصدد است با نگاهی اجمالی به ابعاد مختلف جهانی شدن، به ارتباط آن با مسئله زنان و اثرات مثبت و منفی آن بپردازد و تأثیر آن را در ساختار فرهنگی، سیاسی کشورهای جهان بررسی نماید و بر اساس روند تحولات گذشته با عنایت خداوند چشم اندازی از آینده را تبیین نماید تا پلی برای فهم و درک نیاز به حکومت جهانی مهدوی زده شود.
ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سربار ( دوشنبه 87/1/12 :: ساعت 1:13 عصر )

»» حکومت جهانی موعود

انتظار قیام یک مصلح بزرگ جهانی، انتظار انقلاب و دگرگونی و تحولی است که وسیع‌ترین و اساسی‌ترین انقلاب‌های انسانی در طول تاریخ بشر است. انقلابی که عمومی، همگانی و جهانی است و تمام شئون و جوانب زندگی انسان‌ها را شامل می‌شود، در این میان انقلابی که بیش از هر انقلاب دیگری در مسیر انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) ولو در سطح منطقه‌ای و ملی قدم نهاده است، انقلاب اسلامی ایران در 22 بهمن 1357 می‌باشد. انقلاب اسلامی ایران نمونه و الگوی بسیار کوچکی از حکومت عدل و داد حضرت مهدی (عج)‌ است. مبانی فکری و نظری، اهداف و عوامل ایجاد کننده انقلاب، رهبری و چشم انداز آینده‌ى آن چیزی است که این دو انقلاب را بیش از پیش به هم شبیه می‌سازد و انقلاب اسلامی ایران در جایگاه نمونه کوچکی از انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) مطرح می‌گردد.

پیش نویس حکومت جهانی موعود

علت وقوع انقلاب جهانی حضرت ولی‌عصر (عج) و انقلاب اسلامی ایران

استاد شهید مطهری می‌گوید: «اصولاً هر انقلابی معلول یک سلسله نارضایتی‌ها و ناراحتی‌هاست. یعنی وقتی مردم از وضع حاکم ناراضی باشند و آرزوی وضع مطلوب کنند، زمینه‌ى انقلاب به وجود می‌آید.»1

در جهان امروز بحران‌های کنونی زائیده‌ى نظامات کنونی است و این نظامات از حل بحران‌ها عاجزند و مردم جهان باید به قدر کافی تلخی این وضع نابسامان و بی‌عدالتی‌ها را درک کنند. مردم دنیا باید این حقیقت را بیابند که تنها در سایه‌ى اصول و پیوندهای مادی و ضمانت اجرایی موجود و مقررات خود ساخته انسان‌ها و پیشرفت‌های تکنولوژی بدون سایه‌ى سلسله‌ای از اصول معنوی و انسانی، مشکل جهان حل نمی‌شود؛ بلکه مشکلات هر روز متراکم‌تر و به گونه کلاف سردرگمی پیچیده‌تر می‌گردد. بالاخره مردم جهان باید تشنه شوند و تا تشنه نشوند به سراغ چشمه‌های آب نمی‌روند. 2 در ارتباط با انقلاب اسلامی ایران باید اذعان کرد علت مبارزه با رژیم شاه، ناشی از نارضایتی مردم از رژیم طاغوت حاکم بوده است و این تحولات در برهه‌ای اتفاق می‌افتد که نه اثری از «مدرنیزاسیون» یا «اسلام‌زدایی» بود و نه «پشت نمودن به اسلام» یا ظهور «بحران اقتصادی». ریشه‌ى این نارضایتی را بایستی در سرشت سیاسی آن رژیم جستجو نمود. از یک سو برخی از نمودهای ترقی و پیشرفت اقتصادی به چشم می‌خورد و از سوی دیگر در حوزه‌ى ساختار سیاسی، کمتر تحول مؤثری در آن صورت گرفته بود و فی‌الواقع ایران مدرن محمدرضا شاه در آستانه «دروازه‌های تمدن بزرگ»‌ در مقایسه با ایران عقب مانده ناصرالدین‌شاه یکصد سال قبل از آن تفاوت چندانی نکرده بود. به این ترتیب عوامل اصلی حرکت و اعتراض علیه نظام قاجار در قالب نهضت مشروطه باعث پیدایش انقلاب اسلامی در عصر پهلوی شد.3

بدین ترتیب نارضایتی مردم از وضع موجود را می‌توان علت مشترک انقلاب جهانی مهدوی و انقلاب اسلامی ایران دانست که همین امر به دو انقلاب، شکلی مردمی بخشید.ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سربار ( دوشنبه 87/1/12 :: ساعت 1:10 عصر )


»» مردمسالاری مهدوی یا دموکراسی غربی کدام یک؟

غایت اصلی این تحقیق، مروری منصفانه و واقع‌بینانه بر ارتباط دو مفهوم مهدویت و دموکراسی است و اشاره‌ای است که به این که آموزه مردم سالاری دینی به عنوان نمادی از تمدن اسلامی با محوریت حکومت مردم بر مردم بر پایه معیارهای شرع، خود زاییده تفکر مهدویت است.

این مقاله با تحلیل آنچه اخیراً در این باره مورد مباحثه متاخران علمای موضوع بوده و با افزودن اندیشه های مؤلفانی که مبتنی بر پردازش نظریات و بهره‌گیری عمده از شاخص‌های عقلی شکل گرفته است، سعی دارد با ترسیم چهره‌ای شفاف‌تر از تقابل دو مفهوم مهدویت و دموکراسی، ارتباط منطقی بین این دو محور متقارب را با واسطه همه پارامترهای مؤثر بر هر دو، در قالبی پذیرفتنی و معقول تبیین کند.

مردم‌سالاری مهدوی یا دموکراسی غربی کدام یک؟

آن‌چه در دیدگاه نخست، لزوم پرداختن به چنین مباحثی را مطرح می‌سازد، پای‌بندی ویژه قشرهای گوناگون جامعه اسلامی (به‌ویژه شیعی) اعم از عوام و خواص به مهدویت از یک سو و ترویج شیوه حکومتی مردم بر مردم از سوی رهبران سیاسی جامعه و تبدیل آن به یک الگوی آزموده و پاسخ‌گو به نیازهای اجتماعی مردم از سوی دیگر است. القای اشتباه تفکر موقت بودن ساختار هر حکومتی پیش از ظهور یک رهبر آسمانی و اعتقاد به ناکافی بودن این منجی موعود، سیمایی از مهدویت است که از سوی برخی متفکران، نه مبتنی بر دردمندی آنان از مشکلات جامعه مسلمانان، که شاید بر پایه برخی جناح‌بندی‌های غیرعلمی و مذهبی مطرح شده است که بی‌شک، علمای خاموش در هر دوره‌ای از آن بازخواست خواهند شد.

تقابل ظاهری دو مفهوم مهدویت و دموکراسی

بر اساس آموزه‌های دینی به‌ویژه با تکیه بر شریعت تشریح شده در شیعه، تمدن اسلامی، تمدنی فقه‌محور است و اساس بحث، تشخیص فاصله احتمالی از فقه‌سالاری تا دموکراسی است که محور اصلی آن را قانون‌سالاری تشکیل می‌دهد. مروری بر قوانین جاری در جوامع شیعی نشان می‌دهد که مسلمانان به رعایت قانون و مقررات در حیات فردی و جمعی خود، خو گرفته‌اند و با قانون‌سالاری آشنا هستند. در این میان، آن‌چه به ظاهر دو مفهوم مهدویت و دموکراسی مبتنی بر آزاداندیشی و حق‌محوری را متضاد و جمع‌ناشدنی جلوه می‌دهد و تلاش مزورانه برخی صاحبان علم و ناعاملان به آن نیز در همین جهت شکل می‌گیرد، آن است که نظام مبتنی بر مهدویت، تکلیف‌اندیش است، نه حق‌اندیش. از جمله شواهدی که به نادرستی و مبتنی بر غرض، بر این موضوع اقامه می‌شود، این است که معتقدان به مهدویت و حکومتِ ساختاریافته بر این اساس معتقدند که حکومت، حق فقیهی است که به نیابت از امام غایب و با برخورداری از امتیازات و اختیارات او، تکلیف را برای همگان تعیین کرده و بر اساس شریعت و با تأکید بر اعتقاد به مهدویت در نفوس، اعراض و اموال مسلمانان از دستبرد بیگانگان مصون می‌دارد و سفینه جامعه اسلامی را با نسیم ولایت به ساحل هدایت می‌رساند. ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سربار ( دوشنبه 87/1/12 :: ساعت 1:7 عصر )


»» فرهنگ مهدویت و دکترین انتظار

آن‌چه که پیروان ادیان توحیدی و آزادگان حقیقی تاریخ، بر درخشندگی و نورانیت آن به نصرت و غلبه تاریخی دست یافته‌اند، حریت و بلندنظری راه انبیاست. در تاریخ ارزشمند 14قرن مقابله حق و باطل در میان پیروان دو گروه اسلام ناب و اسلام نفاق، همواره دو چهره و شخصیت قدسی و نورانی هدایت‌گر و یاری‌رسان حق‌طلبان و آزاداندیشان اسلام ناب بوده‌اند. سیدالشهدا(ع) و بقیه‌الله(عج) آفرینندگان فرهنگ عاشورا و انتظار، باروها و مناره‌های مستحکم دژ اسلام ناب هستند، که پیروان حقیقی اسلام را از میان طوفان حوادث هزار و چهارصدساله به ساحل امن نظام قدرتمند و مقدس جمهوری اسلامی رسانده‌اند. «فرهنگ مهدویت و دکترین انتظار» در زمان غیبت به عنوان یکی از دو عنصر توانمند یاوران حق، مجموعه‌ای از رفتارها و امیدها را شکل می‌بخشد که هر روز بیشتر از دیروز افق زیبا و سفید تاریخ را در برابر دیدگان پیروان حقیقت قرار می‌دهد. پای سخنان حضرت استاد علامه مصباح یزدی می‌نشینیم و «فرهنگ مهدویت» را از خرمن اندیشه تابناک ایشان می‌چینیم.

 

در گفت و گو غیر حضوری با علامه استاد مصباح یزدی

فرهنگ مهدویت و دکترین انتظار

 

 در زمانه کنونی، انتظار ظهور موعود و فلسفه منجی آخرالزمان، با فرهنگ ویژه‌ای تحت عنوان «دکترین مهدویت» مطرح می‌شود. تصور می‌فرمایید،«مهدویت» در چه قالبی می‌گنجد؟

آیت‌الله مصباح: اصطلاح دکترین در اصل واژه‌ای یونانى به معناى تدریس و یا محتواى درس می‌باشد. این واژه از یونان به سایر نقاط اروپایى انتقال پیدا کرد و در دو سطح عام و خاص مصطلح شد. اصطلاح عام آن که در حوزه‏هاى مختلف معرفتى و فکرى و اعتقادى به کار مى‏رود، و اصطلاح خاص آن که به حوزه­های علوم سیاسى و اجتماعى اختصاص دارد. اصطلاح عام آن به معناى اعتقادات یا اندیشه‌هایى است که در یک مکتب فکرى و یا در یک مذهب اقتصادى یا سیاسى، جایگاه برجسته‏اى دارد. و حتى اگر برخی از عقاید یک دین و مذهب برجسته‏تر باشد و جنبه محورى پیدا کند، به آن‏ها نیز دکترین اطلاق مى‏شود. مثلاً در مسیحیت موضوع «تثلیث» یک محور است که گاهى کلمه دکترین را درباره‏ آن هم به کار مى‏برند و به آن «دکترین تثلیث» مى‏گویند. این اصطلاح عام که حتى در عقاید، ادیان، مذاهب و مکاتب علمى و فلسفى به کار مى‏رود. اما اصطلاح خاص دکترین عبارت از یک ویژگى خاص، نظریه و مجموعه افکارى است که جنبه‌ى کاربردى گسترده و وسیع داشته باشد. تفاوت دو اصطلاح این است که در اصطلاح دوم کاربرد و ظهور آن در عمل لحاظ مى‏شود. اگر چیزى جنبه عملى نداشته باشد و صرفاً یک فکر نظرى خالص باشد طبق اصطلاح دوم به آن دکترین نمى‏گویند. بنابراین دکترین­هایى که بر اساس اصطلاح دوم، مثل دکترین‏هاى اقتصادى و یا دکترین‏هاى سیاسى گفته می­شوند، یک اندیشه و مجموعه افکار خاصى هستند، که باید در عمل پیاده شود.ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سربار ( دوشنبه 87/1/12 :: ساعت 1:6 عصر )


»» محرم

«بسم رب الحسین و بسم رب المهدی»

امروز داشتم به خیمه گاه فکر میکردم. به خیمه گاه حسین (ع) که چطوری طمعه اتشِ حقارت ناجوانمردان شده بود و حادثه عاشورا و ..........

داشتم فکر میکردم چه مردم پست و بی لیاقتی اون زمون زندگی میکردن... اگه مرد بودن چطور به خودشون اجازه میدادن خیمه امام حسین (ع) از مردان خالی بشه؟ چطور تونستن نظاره گر  باشن که جوانان رشید اهل بیتِ پیامبرشون، برای دفاع از زنان و کودکان قدم به میدان نبرد بذارن.....

با خودم میگفتم، چقدر نامرد بودن، چقدر سنگ دل بودن، چقدر پست و حقیر بودن، چقدر خواب غفلت مست شون کرده بود که صدای هل من ناصر ینصرونی رو شنیدن ولی همچنان در خواب سنگین غفلت ارمیده بودن. خیمه حسین(ع) تو دشت کربلا غریب بود و امروز..........

و امروز خیمه پسرش مهدی (عج)، ...................

نمیدونم کدوم صحرا، نمیدونم کجا، ....................

ولی هر جایی که هست بوی غیبت، بوی غربت، بوی بی یاوری، همه فضای دلم رو پر میکنه.

غریبی! عجب واژه آشنای دوریه.... اون روز حسین میان کوفیان غریب بود. دیروز فاطمه که تا به امروز مزارش غریبه... بقیع مون غریبه... مهدی(عج) تو غفلت منتظرانش، غریبه......... همش غربت، همش غیبت...
هر سال محرم و صفری باشکوه تر از همیشه. پر شیون تر از گذشته. تاسوعایی داغتر و عاشورایی سوزناکتر.... ولی...
ولی چرا بین این همه گریه کن حسین، بین این همه عزادار منتظر، بین این همه عاشق امامت و ولایت، پسر حسین(ع)، امام حاضر، مهدی موعود، منتقم زهرا، ..... چرا باید تو غیبت باشه؟ یعنی بین این همه ادم 313 تا منتظر واقعی پیدا نمیشه؟؟؟؟ یعنی واقعا اقامون اینقدر بین شیعیانش غریبه؟؟؟؟

وااااااااااااای.............

اینجا بود که دیگه فکر کردن بی معنی بود. اشک بود که لحظه های شرمندگی و شرمساری رو برام رقم میزد...............

ناخوداگاه رفتم سراغ یه کتاب، داغ دلم تازه تر شد. الان هم تصمیم گرفتم اون تکه اش رو برای شما بنویسم. امیدوارم شما پاسخی که از خودتون میگیرین، بیشتر از شرمندگی ای باشه که من بدست اوردم....

«... مهدی (عج) ادامه حسین (ع) است و انتظار ادامه عاشوار و بر آمده از آن؛ یکی رمز حیات شیعه است و دیگری رمز بقای آن.

فرهنگ عاشورا، دست مایه اساسی و مایه شکوفایی و بالندگی منتظران مهدی (عج) در عصر انتظار است.

پیوند عاشورا و انتظار و حسین و مهدی (عج) پیوند والد و ماولد است.

انتظار ادامه عاشورا، غدیر و بعثت است و ظهور روز فرج و مخرج حسین و ثمره خون اوکه در شریان تاریخ به جوش آمده است.

برای ما دورماندگان از صحنه عشورا، یک راه بیشتر نمانده و آن ثبت نام در کلاس انتظار و در آمدن در خیل منتظران است که در حقیقت انتظار، همان خیمه حسین (ع) است.»

امام حسین علیه السلام: «دنیا به پایان نخواهد رسید تا وقتى که خداوند مردى را از دودمان من مبعوث فرماید و کیفر شما را بدهد»

پی نوشت: کتاب عاشورا و انتظار - اثبات الهداة ، ج 3، ص 505، ح 309 به نقل از شیخ طوسى، کتاب الغیبة

«التماس دعا»

«به امید ظهور»

«اللهم عجل لولیک الفرج»



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سربار ( سه شنبه 86/10/18 :: ساعت 4:31 عصر )

»» محرم


برای مشاهده ی مطالب مربوط روی عکسها کلیک کنید


      








            





نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سربار ( شنبه 86/10/15 :: ساعت 12:0 صبح )

»» افتخار بشریت

 

باز بر بام همه حقیقت و مظلومیت ها ، بر بام همه سرخی ها و ایثارها این حسین (ع) است که همچون نگینی بر برگ برگ تقویم همة اعصار می درخشد و بر دلهای همه کسانی که از شعور و احساس برخوردارند سایه می افکند و این هستی با همه ذراتش است که بر شفافیت مظلومیتی عظیم می گرید . آری این حسین (ع) است ، که به قدِّ قامتِ زمان ، ‌‌از شروع ، تا انتها که به قیامت متصل می شود و هم اوست که آتش عشق به خدا و رستگاری را در دلها شعله ور میکند .حسین (ع) کسی است که در محدوده زمانی نمی گنجد ، او بزرگ مرد مکتب عشق و معرفت و نهایت ایثار و از جان گذشتگی در برابر معبود است .او آکنده از استواری برای هدفی است که به خاطر رسیدن به آن تا پای جان سپردن بهترین عزیزانش صبر می کند و مظلومیت او تا آخرین زمان گردش ماه و زمین تمام هستی را به لرزه در می آورد و افتخاری غرور انگیز به مکتب خونینش می بخشد . او که بلندای نامش در گسترة زمین نمی گنجد ، چرا که او « تمام افتخار بشریت است» وجود ایثارگر او و یاران با وفایش است ، که بر هر عاشق وارسته ای درس استقامت و از جان گذشتگی می دهد .
مگر نه این است که تمام شهدا به او اقتدا کردند و همه لحظه شهادت آرزوی دیدار او را داشتند . این ، اوست که به قدوم ما قدرت ماندن در خط راستی و حقیقت می دهد چرا که عاقبت این ماندن شیرینی رضای این ماندن شیرینی رضای او و خدای او را در بر دارد . حسین دیری است که برای شفاعت و عرض حاجت نامی پرآوازه بردلهای عاشقان کوی دوست دارد چرا که او اول معلم طریق شهادت است . اینجاست که در هر قیام و در هر دفاعی بعد از عاشورا نام او آرامش بخش دلهای تب دار می شود و در دفاع مقدس خودمان که دیری از آن نمی گذرد و خوب گوش کنی هنوز هم ادامه دارد هر جا قدرت و اعتماد به نفس می طلبیدی با نام حسین (ع) قوت می گرفت . رمز پیروزی ما عزتی است که او و فرزند برومندش امام خمینی (ره) به ما بخشید انقلاب ما و دفاع ما به اقتدای بر مولا علی (ع) و به آشنایی با مکتب خونین حسین (ع) قوت و به پیروزی انجامید و ما امروز مفتخر و معزز به بزرگی نام او و رهروان خونین بالش هستیم که برای همیشه تاریخ ما و ایرانمان را مدیون خون خود کردند .

سلام بر حسین و بر پاره پاره تن هایی که به عشق او از کربلای حسینی تا کربلای خمینی در نهایت ایثار جان باختند .

سلام بر حسین (ع) و سربازان گمنامش که با گمنانی برای عشق و ایثار رقم خوشنامی زدند .

سلام بر حسین (ع) و بر نفس حسینی که به اقتدار و عزت اسلام عزیز می افزاید .



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سربار ( جمعه 85/10/29 :: ساعت 12:24 عصر )

<      1   2   3   4      
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

آدرس جدیدم
آیه الله جوادی آملی به پرسشهایی پیرامون مهدویت پاسخ گفته است
یا مهدی
سنگ مزار پدرم دست کودک فلسطینی است!
[عناوین آرشیوشده]