سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اندیشه مایه عبرت گرفتن است و از لغزش ایمن می سازد و پشت گرمی می آورد . [امام علی علیه السلام] 
»» در راستای عشق به امام زمان

        

امام زمان (عج) (عینُ النّاظره و اُذُنُه السّامِعَه ولِسانُهُ النّاطق و یَدُهُ الباسطَه: چشم بینا، گوش شنوا، زبان گویا ودست گشاد خداوند است). [در محضر بهجت:1/22]
در رؤیت امام (علیه السلام) مقابله و محاذات شرط نیست؛ بلکه هر جا نشسته، بر اَرَضین سُفلی و سماوات سبع و مافیهنَّ و ما بینهنَّ اِشراف دارد. [در محضر بهجت:1/41
]ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سربار ( پنج شنبه 87/7/25 :: ساعت 6:16 عصر )


»» بررسی دکترین اقتصادی در عصر ظهور

 
 دکترین اقتصادی اسلام که نمونه کامل و ایده‌آل آن در عصر ظهور حضرت مهدی(عج) تحقق می‌یابد، تفاوت‌های اساسی و ماهوی با دیگر نظام‌ها و از جمله نظام سرمایه‌داری دارد که آثار و نتایج متفاوتی نیز بر آن مترتب خواهد شد.
جامعه آرمانی مهدوی، در ادبیات دینی همواره جامعه‌ای ایده‌آل و الگوى مطلوب مسلمانان معرفى شده و تحقق آن از وعده‏هاى خداوند و پیشوایان معصوم شمرده مى‏شود. در روایاتی که درباره عصر ظهور و تشکیل دولت جهانی حضرت ولی‌عصر(عج) است، ویژگی‌های فراوانی برای چنین جامعه‌ای ذکر شده که تحقق جامعه‌ای توسعه یافته را نوید می‌دهد
.
ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سربار ( دوشنبه 87/1/12 :: ساعت 1:26 عصر )

»» حکومت جهانی موعود

انتظار قیام یک مصلح بزرگ جهانی، انتظار انقلاب و دگرگونی و تحولی است که وسیع‌ترین و اساسی‌ترین انقلاب‌های انسانی در طول تاریخ بشر است. انقلابی که عمومی، همگانی و جهانی است و تمام شئون و جوانب زندگی انسان‌ها را شامل می‌شود، در این میان انقلابی که بیش از هر انقلاب دیگری در مسیر انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) ولو در سطح منطقه‌ای و ملی قدم نهاده است، انقلاب اسلامی ایران در 22 بهمن 1357 می‌باشد. انقلاب اسلامی ایران نمونه و الگوی بسیار کوچکی از حکومت عدل و داد حضرت مهدی (عج)‌ است. مبانی فکری و نظری، اهداف و عوامل ایجاد کننده انقلاب، رهبری و چشم انداز آینده‌ى آن چیزی است که این دو انقلاب را بیش از پیش به هم شبیه می‌سازد و انقلاب اسلامی ایران در جایگاه نمونه کوچکی از انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) مطرح می‌گردد.

پیش نویس حکومت جهانی موعود

علت وقوع انقلاب جهانی حضرت ولی‌عصر (عج) و انقلاب اسلامی ایران

استاد شهید مطهری می‌گوید: «اصولاً هر انقلابی معلول یک سلسله نارضایتی‌ها و ناراحتی‌هاست. یعنی وقتی مردم از وضع حاکم ناراضی باشند و آرزوی وضع مطلوب کنند، زمینه‌ى انقلاب به وجود می‌آید.»1

در جهان امروز بحران‌های کنونی زائیده‌ى نظامات کنونی است و این نظامات از حل بحران‌ها عاجزند و مردم جهان باید به قدر کافی تلخی این وضع نابسامان و بی‌عدالتی‌ها را درک کنند. مردم دنیا باید این حقیقت را بیابند که تنها در سایه‌ى اصول و پیوندهای مادی و ضمانت اجرایی موجود و مقررات خود ساخته انسان‌ها و پیشرفت‌های تکنولوژی بدون سایه‌ى سلسله‌ای از اصول معنوی و انسانی، مشکل جهان حل نمی‌شود؛ بلکه مشکلات هر روز متراکم‌تر و به گونه کلاف سردرگمی پیچیده‌تر می‌گردد. بالاخره مردم جهان باید تشنه شوند و تا تشنه نشوند به سراغ چشمه‌های آب نمی‌روند. 2 در ارتباط با انقلاب اسلامی ایران باید اذعان کرد علت مبارزه با رژیم شاه، ناشی از نارضایتی مردم از رژیم طاغوت حاکم بوده است و این تحولات در برهه‌ای اتفاق می‌افتد که نه اثری از «مدرنیزاسیون» یا «اسلام‌زدایی» بود و نه «پشت نمودن به اسلام» یا ظهور «بحران اقتصادی». ریشه‌ى این نارضایتی را بایستی در سرشت سیاسی آن رژیم جستجو نمود. از یک سو برخی از نمودهای ترقی و پیشرفت اقتصادی به چشم می‌خورد و از سوی دیگر در حوزه‌ى ساختار سیاسی، کمتر تحول مؤثری در آن صورت گرفته بود و فی‌الواقع ایران مدرن محمدرضا شاه در آستانه «دروازه‌های تمدن بزرگ»‌ در مقایسه با ایران عقب مانده ناصرالدین‌شاه یکصد سال قبل از آن تفاوت چندانی نکرده بود. به این ترتیب عوامل اصلی حرکت و اعتراض علیه نظام قاجار در قالب نهضت مشروطه باعث پیدایش انقلاب اسلامی در عصر پهلوی شد.3

بدین ترتیب نارضایتی مردم از وضع موجود را می‌توان علت مشترک انقلاب جهانی مهدوی و انقلاب اسلامی ایران دانست که همین امر به دو انقلاب، شکلی مردمی بخشید.ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سربار ( دوشنبه 87/1/12 :: ساعت 1:10 عصر )


»» مردمسالاری مهدوی یا دموکراسی غربی کدام یک؟

غایت اصلی این تحقیق، مروری منصفانه و واقع‌بینانه بر ارتباط دو مفهوم مهدویت و دموکراسی است و اشاره‌ای است که به این که آموزه مردم سالاری دینی به عنوان نمادی از تمدن اسلامی با محوریت حکومت مردم بر مردم بر پایه معیارهای شرع، خود زاییده تفکر مهدویت است.

این مقاله با تحلیل آنچه اخیراً در این باره مورد مباحثه متاخران علمای موضوع بوده و با افزودن اندیشه های مؤلفانی که مبتنی بر پردازش نظریات و بهره‌گیری عمده از شاخص‌های عقلی شکل گرفته است، سعی دارد با ترسیم چهره‌ای شفاف‌تر از تقابل دو مفهوم مهدویت و دموکراسی، ارتباط منطقی بین این دو محور متقارب را با واسطه همه پارامترهای مؤثر بر هر دو، در قالبی پذیرفتنی و معقول تبیین کند.

مردم‌سالاری مهدوی یا دموکراسی غربی کدام یک؟

آن‌چه در دیدگاه نخست، لزوم پرداختن به چنین مباحثی را مطرح می‌سازد، پای‌بندی ویژه قشرهای گوناگون جامعه اسلامی (به‌ویژه شیعی) اعم از عوام و خواص به مهدویت از یک سو و ترویج شیوه حکومتی مردم بر مردم از سوی رهبران سیاسی جامعه و تبدیل آن به یک الگوی آزموده و پاسخ‌گو به نیازهای اجتماعی مردم از سوی دیگر است. القای اشتباه تفکر موقت بودن ساختار هر حکومتی پیش از ظهور یک رهبر آسمانی و اعتقاد به ناکافی بودن این منجی موعود، سیمایی از مهدویت است که از سوی برخی متفکران، نه مبتنی بر دردمندی آنان از مشکلات جامعه مسلمانان، که شاید بر پایه برخی جناح‌بندی‌های غیرعلمی و مذهبی مطرح شده است که بی‌شک، علمای خاموش در هر دوره‌ای از آن بازخواست خواهند شد.

تقابل ظاهری دو مفهوم مهدویت و دموکراسی

بر اساس آموزه‌های دینی به‌ویژه با تکیه بر شریعت تشریح شده در شیعه، تمدن اسلامی، تمدنی فقه‌محور است و اساس بحث، تشخیص فاصله احتمالی از فقه‌سالاری تا دموکراسی است که محور اصلی آن را قانون‌سالاری تشکیل می‌دهد. مروری بر قوانین جاری در جوامع شیعی نشان می‌دهد که مسلمانان به رعایت قانون و مقررات در حیات فردی و جمعی خود، خو گرفته‌اند و با قانون‌سالاری آشنا هستند. در این میان، آن‌چه به ظاهر دو مفهوم مهدویت و دموکراسی مبتنی بر آزاداندیشی و حق‌محوری را متضاد و جمع‌ناشدنی جلوه می‌دهد و تلاش مزورانه برخی صاحبان علم و ناعاملان به آن نیز در همین جهت شکل می‌گیرد، آن است که نظام مبتنی بر مهدویت، تکلیف‌اندیش است، نه حق‌اندیش. از جمله شواهدی که به نادرستی و مبتنی بر غرض، بر این موضوع اقامه می‌شود، این است که معتقدان به مهدویت و حکومتِ ساختاریافته بر این اساس معتقدند که حکومت، حق فقیهی است که به نیابت از امام غایب و با برخورداری از امتیازات و اختیارات او، تکلیف را برای همگان تعیین کرده و بر اساس شریعت و با تأکید بر اعتقاد به مهدویت در نفوس، اعراض و اموال مسلمانان از دستبرد بیگانگان مصون می‌دارد و سفینه جامعه اسلامی را با نسیم ولایت به ساحل هدایت می‌رساند. ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سربار ( دوشنبه 87/1/12 :: ساعت 1:7 عصر )


»» فرهنگ مهدویت و دکترین انتظار

آن‌چه که پیروان ادیان توحیدی و آزادگان حقیقی تاریخ، بر درخشندگی و نورانیت آن به نصرت و غلبه تاریخی دست یافته‌اند، حریت و بلندنظری راه انبیاست. در تاریخ ارزشمند 14قرن مقابله حق و باطل در میان پیروان دو گروه اسلام ناب و اسلام نفاق، همواره دو چهره و شخصیت قدسی و نورانی هدایت‌گر و یاری‌رسان حق‌طلبان و آزاداندیشان اسلام ناب بوده‌اند. سیدالشهدا(ع) و بقیه‌الله(عج) آفرینندگان فرهنگ عاشورا و انتظار، باروها و مناره‌های مستحکم دژ اسلام ناب هستند، که پیروان حقیقی اسلام را از میان طوفان حوادث هزار و چهارصدساله به ساحل امن نظام قدرتمند و مقدس جمهوری اسلامی رسانده‌اند. «فرهنگ مهدویت و دکترین انتظار» در زمان غیبت به عنوان یکی از دو عنصر توانمند یاوران حق، مجموعه‌ای از رفتارها و امیدها را شکل می‌بخشد که هر روز بیشتر از دیروز افق زیبا و سفید تاریخ را در برابر دیدگان پیروان حقیقت قرار می‌دهد. پای سخنان حضرت استاد علامه مصباح یزدی می‌نشینیم و «فرهنگ مهدویت» را از خرمن اندیشه تابناک ایشان می‌چینیم.

 

در گفت و گو غیر حضوری با علامه استاد مصباح یزدی

فرهنگ مهدویت و دکترین انتظار

 

 در زمانه کنونی، انتظار ظهور موعود و فلسفه منجی آخرالزمان، با فرهنگ ویژه‌ای تحت عنوان «دکترین مهدویت» مطرح می‌شود. تصور می‌فرمایید،«مهدویت» در چه قالبی می‌گنجد؟

آیت‌الله مصباح: اصطلاح دکترین در اصل واژه‌ای یونانى به معناى تدریس و یا محتواى درس می‌باشد. این واژه از یونان به سایر نقاط اروپایى انتقال پیدا کرد و در دو سطح عام و خاص مصطلح شد. اصطلاح عام آن که در حوزه‏هاى مختلف معرفتى و فکرى و اعتقادى به کار مى‏رود، و اصطلاح خاص آن که به حوزه­های علوم سیاسى و اجتماعى اختصاص دارد. اصطلاح عام آن به معناى اعتقادات یا اندیشه‌هایى است که در یک مکتب فکرى و یا در یک مذهب اقتصادى یا سیاسى، جایگاه برجسته‏اى دارد. و حتى اگر برخی از عقاید یک دین و مذهب برجسته‏تر باشد و جنبه محورى پیدا کند، به آن‏ها نیز دکترین اطلاق مى‏شود. مثلاً در مسیحیت موضوع «تثلیث» یک محور است که گاهى کلمه دکترین را درباره‏ آن هم به کار مى‏برند و به آن «دکترین تثلیث» مى‏گویند. این اصطلاح عام که حتى در عقاید، ادیان، مذاهب و مکاتب علمى و فلسفى به کار مى‏رود. اما اصطلاح خاص دکترین عبارت از یک ویژگى خاص، نظریه و مجموعه افکارى است که جنبه‌ى کاربردى گسترده و وسیع داشته باشد. تفاوت دو اصطلاح این است که در اصطلاح دوم کاربرد و ظهور آن در عمل لحاظ مى‏شود. اگر چیزى جنبه عملى نداشته باشد و صرفاً یک فکر نظرى خالص باشد طبق اصطلاح دوم به آن دکترین نمى‏گویند. بنابراین دکترین­هایى که بر اساس اصطلاح دوم، مثل دکترین‏هاى اقتصادى و یا دکترین‏هاى سیاسى گفته می­شوند، یک اندیشه و مجموعه افکار خاصى هستند، که باید در عمل پیاده شود.ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سربار ( دوشنبه 87/1/12 :: ساعت 1:6 عصر )


»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

آدرس جدیدم
آیه الله جوادی آملی به پرسشهایی پیرامون مهدویت پاسخ گفته است
یا مهدی
سنگ مزار پدرم دست کودک فلسطینی است!
[عناوین آرشیوشده]